جدول جو
جدول جو

معنی گوارنده شدن - جستجوی لغت در جدول جو

گوارنده شدن
(سَ اُ دَ)
گوارا گردیدن. گوارنده گردیدن. انهضام. (تاج المصادر بیهقی). مرائت. (منتهی الارب) (ترجمان القرآن). هناء. تهنؤ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ تَ)
عبور کردن. رد شدن. رجوع به گذاردن شود:
بیامد یکی ناوکش بر میان
گذارنده شد بر سلیح کیان.
دقیقی
لغت نامه دهخدا